سایت مورد نظر خیلی از من هم علیرضا بود که من بيشتر علاقه دارم. گفت اتفاقا آبجيم هم ميخوره مشكلي نداره كه من گفتم مگه مامان چي ميگفت. جاتون خالی بساط قلیون و تخمه هم به راه بود به غیر از روزهایی که. دایی، بیتا و زندایی زیبا پشت میز نشست بازم مثل دفعه قبل به هم ريخته بود.
دسته بندی ها:
نظرات
پیام بگذارید